نازنین رقیهنازنین رقیه8 سالگیت مبارک

عشقم نازنین رقیه

حقایق

1396/10/1 20:41
نویسنده : فاطمه افتخاری
250 بازدید
اشتراک گذاری

به نام پروردگار و افریدگار و کردگار

نفس دون مامان

تو این چند صباح بعد از زلزله اتفاقات ،خیلی جالب بود همه در واقع داشتن حرفایی رو میزدن که من چند ساله گلومو واسش پاره کردم و الان مدتیه لال شدم.هم خوشحالم که درک فلسفی ملت رفته بالا هم ناراحتم که مردم امنیت رواز دست دادن و مجبور شدن به درونشون نگاهی کنن.این که ادم واقعا بفهمه و درک کنه که ممکنه فردا نباشه یا اینکه یه روزی بایدهمه ی وسایل و لباسا و آت و اشغالاتو  بذاریششششش و بری. حتی دیده شده گروهی از سختی قیامت صحبت میکردن.چی بگم والا.ولی یه اعترافی هم بکنم.

اون شب که از ترس مردیم و به خدا اعتماد نکردیم و تا صبح بیرون خوابیدیم به درک.چرا الان از. زلزله میترسیم .چرا انگیزه زندگی در ما کمرنگ شده .پس اگر اون همه مسلمونیمون بدرد میخورد باید اینجا بدرد میخورد.شاید اینا رو باید  تو وبلاگ خودم مینوشتم ولی گفتم اونی که باید بدونه تویی  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)